دخترم در عاشورا
فندوق مامان
روز تاسوعا و عاشورا هم تموم شد و شما برای اولین بار بود که توی این مراسم شرکت
کردی اولش همه چیز برات عجیب بود و توی نگاهت کاملا مشخص بود ولی کم کم همه
چیز عادی شد و به تماشای بزرگی و عظمت حسین (ع) نشستی و در این عزاداری سهم
کوچکی داشتی
دخملکم مامانی از چندسال پیش نذر داشت که توی روز عاشورا به بچه هایی که توی
دسته بودن کیک و ابمیوه میداد البته نه توی تهران توی یه امامزاده که خارج از تهرانه و یک
ساعت و نیم با اینجا فاصله داره روز عاشورا هم طبق هر سال نذری ها رو آماد کردیم و به
سمت امامزاده سلطان شاه نظر حرکت کردیم اول از همه از شما تشکر می کنم که توی
رانندگی به بابایی خیلی کمک کردی اینم مدرکش:
وقتی رسیدیم اول آماده شدی
بعد رفتیم توی امامزاده و زیارت کردیم
بعد رفتیم عزاداری کردیم
و اینجا هم شما خوابت برد
وقتی خوابیدی ما هم از فرصت استفاده کردیم و نذریهارو به بچه ها دادیم
اینم عکس از نذریها
وای ببخشید دوست جونا که اینقدر طولانی شدا التماس دعا بوووووووووووووووووووس