روژیناروژینا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

.

توصیف این چند روز

1391/8/4 16:16
نویسنده : bahar
419 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

سلااااااااااااااااااااااااااااااام فندقی

خلاصه مامانی با یه وقفه طولانی ناشی از بی حوصلگی اومد   علتشم  مشخصه طبق

معمول با شروع فصل پاییز و کوتاه شدن روزا و سرد شدن هوا منم بی حوصله میشم

 من همیشه  با این دو فصل  مشکل داشتم  بر خلاف خاله  مریم  دوست  مامانی  که

عاشق این دو فصله و ما همیشه سر این موضوع کل کل داشتیم یه دلیل دیگشم اینه

که  بنده از اول ماه باید دوباره برگردم سر کار و از فندوقکم دور بشم وااااااااااااییییییییی

این یکی و نه آخه چطوری طاقت بیارم؟

حالا برات از این چند وقت که نبودم بگم اول اینکه عروسی مرضیه جون بود که متاسفانه

شما بر خلاف تعریفایی که ازت کرده بودم رو سفیدم کردی اینقدر که ما شاا... گریه کردی!

البته تقصیر شما هم نبود مامانی پاهات بد جوری سوخته بود همه می گن علتش اینه که

می خوای دندون در بیار ی خدا کنه زودتر این مرواریدا خودش و نشون بده که اینقدر اذیت

نشی   عزیزززززززززززززم  دوم  اینکه یه  نی نی جدید  دیگه  هم  به  دوستات اضافه شد

هووووووووووورررررررررررررررااااااااااا  این نی نی جدید پسر دایی  بابا  مهدیه  که  هنوز

اسمش معلوم نیست در اولین فرصت عکسش و می زارم سومین خبر  اینکه دیروز  اولین

سالگرد فوت عموی مامانی و خانوادش بود خدا رحمتشون کنه سال پیش همین موقع بود

که عمو -زن عمو - مهرزاد جون پسر عموم و عاطفه جون نامزدش که تازه یک ماه از

نامزدیشون می گذشت بر اثر سانحه رانندگی فوت کردن روحشون شاد.

خوب دخملی اینم از خبرای این چند وقتی که نبودم هزار تا بووووووووووووووس

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

سمانه مامان ستایش
29 مهر 91 16:09
سلام بهار خانوم تنبلچه عجب!
قربون فندق جون برم که داره کم کم به جمع کباب خورای کوچولو میپیونده
عزیزم تسلیت میگم فوت خونواده عموتونو.چقد تلخ.خدا رحمتشون کنه.
راستی احتمال زیاد سوختگی پاهای روژینا برای دندونه،حالا بازم چیزای دیگه مثل پوشک و ... بررسی کن.انشالا زودتر خوب بشه گلم


مرسیییییییی دوستم در ضمن اگه من تنبلم بجاش شما خیلی زرنگی باید ازت یاد بگیرم آفرین دوستتتتتتتتتمممممم ستایشم و ببوس
سمانه مامان ستایش
29 مهر 91 20:31
بهار جون شوخی کردما به دل نگیری عزیزم
راستی واقعا سخته بعد از 7ماه باید بری سرکار و چند ساعت از روژینا جون دور باشی،ولی بازم با همه سختیش بهتر از اینه که فقط یه مامان خونه دار باشی.من زیاد از اینکه فقط یه مامان خونه دارم راضی نیستم،


عزیزم چی و به دل نگیرم؟!
نه بابا دوستم من با اینکه عاشق کارم ولی حالا که چند ماهی خونه بودم خونه رو به بیرون ترجیح میدم
مامان مهرناز و آرسام
29 مهر 91 23:50
سلام بهاجونم
چه عجب ازین طرفا!!
وای پس توهم مثل من از پاییز بدت میاد؟؟؟ من متنفرم ازش!!! واقعا که خیلی بی مزه و دلگیره
سرکاروبگوووووووووووو خواهر!!! خدا بهت نیروی مضاعف بده و تحمل زیاااااااااد که روژیناجونو بذاری بری سرکار
ولی نگران نباش زود میگذره و اوضاع عادی میشه واست
آخی الهی جیگرم پاهاش سوخته؟؟آرسامم چند وقتی درگیر بود، خیلی اذیت میشن طفلکیا
وای چه فاجعه ی غم انگیزی بوده فوت عمو و خونوادش!!
آخی طفلکی اون دوتا نامزدو بگو...
خدا رحمتشون کنه



سلام مهرناز جون میبینی خواهر چقدر زرنگ شدم و تونستم شاخ تنبلی و بشکونم ! اخی خلاصه یکی پیدا شد از این پاییز بدش اومد دلم خنک شد (:
مامان مهرناز و آرسام
29 مهر 91 23:51
میگم بهارجونم،.......پس عکسای جدیدِ عشقم کووووووووووووووووووو؟؟؟؟!!!
من روژینا میخوااااااااااااااااااااااااااااااام


می بینی خاله مهرناز مامانم چقدر تنبله یه عکس نذاشته ولی قول میده جبران کنه بووسسسسس
مامانی روژینا
30 مهر 91 13:26
سلام اسم دخترمنم روژیناست شماروازسایت نوژاجون پیداکردم من بااجازه لینکتون میکنم شماهم اگه دوست داشتین مارولینک کنید مرسی


عزیزم منم با کمال میل لینکت کردم و از آشناییت خوشحالم
مامان محمد صادق(زهرا)
1 آبان 91 0:10
عزیزم مرسی از حضور گرمت!

ان شاللا که بی حوصلگیتم بر طرف شه!

من و باش! دیگ به دیگ میگه: ته دیگ!!!!!
خودم هنو جریان تنبلیم حل نشده!

ببوسش عسل و.....
.
راستی نی نی مدیا هم عضو شدم!

اگه سایت خوبی باشه و وقت کنم میام!


مرسی عزیزم امیدوارم بی حوصلگی همه مامانای تنبل حل بشه بوووووووس
مامان نسرین
4 آبان 91 1:34
ای وای بهاره جون چرا پاییز که خیلی قشنگه به قشنگیهاش فکر کن عزیزم ازش خوشت میاد ولی منم از روزای کوتاه پاییز و زمستون خوشم نمیاد.

خدا رحمتشون کنه روحشون شاد یادم اومد پارسال و که راشا بهمون این خبر رو داد.

موقت میری سر کار ؟اشکال نداره عادت میکنی عزیزم
ایشالله زودتر مرواریدای دخملمون در بیاد که اینقده اذیت نشه جیگر خاله.


-نسرین جون منم مشکل دلگیر بودن این روزا رو دارم
-مرسی دوستم اره می بینی چقدر زود می گذره
-فعلا که دوباره دو ماه مرخصیم و تمدید کردم تا ببینم چی میشه اون وروجک خاله رو هم یه ماچ درست و حسابی کن که هر روز باید ببینمش وگرنه دلم براش یه ذره می شه بووووووووووووس
soli مامان ادرینا
4 آبان 91 15:22
مرسی از اینکه به ادرینای من سر زدین الهی نباشم فندق کوچولو سوخته از پماد کالاندولا حتما استفاده کن ادری منم همینطور شد .. ایشالله که زودی مروارید خوشگلش در بیاد .. ببوس این ناز گلوو /.. اش دندونی یادت نره ..


خدا نکنه خالههههههههههههه جون
این دندونا در بیاد حتما آش دندونی هم درست می کنیم خاله بووووووس
lمامان مانلی
19 آبان 91 16:25
خاله جونی اصلاً خودتو ناراحت نکن مانلیم نذاشت مامانی چیزی از عروسی بفهمه ؛ عاشقتونم


واقعا چه شبی بود اون شب نفهمیدیم کی اومدیم کی رفتیم!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به . می باشد