سفر
سلااااااام دخملم سلاااااااام دوست جونا
الان که دارم این مطلب و می نویسم ساعت 1:49 دقیقه نیمه شبه و فندقی رو بعد از کلی
بدبختی و سلام و صلوات خوابوندم البته ساعت نه ونیم خوابید ولی الان یه دفعه با جیغ
بیدار شد و فکر می کنم خواب بدی دیده بود خیلی هم اصرار داشت برق اتاق و روشن کنم
و یه لیوان اب براش بیارم و تی وی و روشن کنم و عروسک مورد علاقشو بیارم و ....
خلاصه داستانی داشتیم تا دوباره بخوابه خدا پدرو مادر مخترع پستونک و بیامرزه که اکه
این اختراع بزرگ و نکرده بود معلوم نبود الان من در چه وضعیتی بودم و چطوری باید می
خوابوندمش حالا ایشاا... موقع از پستونک گرفتن دوباره خدمت این مخترع بزرگ می رسیم
ولی از یه نوع دیگهبگذریم ....
توی این مدتی که نبودیم با یکی از دوستامون یه سفر مشهد رفتیم که جای همگی خالی
بود و حسابی خوش گذشت و روژینا هم اصلا اذیت نکرد فقط نمی دونم چرا باباییش در اخر
سفر گفت من دیگه دور از جون شما غ ل ط بکنم تا این دختره کوچیکه مسافرت برم آخه
بچم نامردیم نکرد و هر چی هنر داشت برای باباش رو کرد مثلا اینکه توی صحن امام رضا گیر
داده بود به فواره و ابی که اونجا بود و از اول تا اخر که بیایم بیرون گریه می کرد که باید
بابا منو ببره اب بازی و چون هوا خیلی سرد بود و منم شدیدا در جو تربیت فرزند اجازه این
کار و نمیدادم در ضمن اصرار هم داشت که کفشاشو در بیاره و تحویل کفشداری بده و
پابرهنه روی سنگای سرد صحن راه بره ما هم جرات نداشتیم برای تحویل کفش بریم سمت
کفشداری خلاصه اینکه توی این چند روز روژینا می دوویید و باباش دنبالش و من پشت بابا
و خادمین امام رضا هم کیک به دست و ابمیوه به دست پشت سر ما تا بتونیم دخملمون و
مهار کنیم ولی در عوض کلی تو مشهد معروف شدیم !!!
یه روز تصمیم گرفتیم بچه ها رو (روژینا و فاطمه جون دختر دوستمون )و ببریم باغ وحش
مشهد
توی این چند روز تو هتل پردیسان اقامت داشتیم که انصافا هتل خوبی بود
روژینا و فاطمه جون
خلاصه اینکه جای همتون خالی بود و از طرف همتون زیارت کردم و یاد همتون بودم
مخصوصا دوستای مشهدیم و توابع مشهد خیلی دوست داشتم حالا که این همه راه و
اومدم حداقل محبوبه جون دوست گلم و که بجنورده ببینم و یه ماچ از دخمل شیرین زبونش
بکنم و یا غزل جون که سبزواره و یا مامان الینا جونی و یا دوست عزیزم سارا و همینطور
دوست مهربونم زهرا که مشهدن ولی خب ار اونجایی که من هر موقع برنامه ریزی می کنم
هیچکدوم عملی نمی شه اینبار هم نشد
بفــــــــــــــــــرمایید ادامه مطالب
و اما عاشورا و تاسوعا
ایشاا... که تو این روزا عزاداریاتون مورد قبول واقع شده باشه همینطور نذرهایی که
داشتین ما هم طبق روال هر سال روز عاشورا به خارج از تهران رفته و نذریهایی رو که
برای بچه ها در نظر گرفتیم و پخش کردیم
روز عاشورا در امامزاده شاه سلطان نظر
اینم از این چند روز تا پست بعدی بااااااااای